چه یلدای مبارکیست
وقتی پاییز را هم با دوست داشتنت تمام میکنم
آخرین برگهای پاییز را بتکان
یلدا چشم انتظار است تا کمی بیشتر دوستت داشته باشم
دلتنگی
شبیه غروب یک جمعه ی پاییزیست
نه بیشتر
نه کمتر
نظم جهانی را به هم میریزد
سوز آذر چشمانت
نگاهم که میکنی زمستانم بهار میشود
نکند دلتنگی هایت را در گوش باران زمزمه کرده ای که تا باران میبارد به یادت میافتم.