نه آنقدر دوری که دل بکنم
نه آنقدر نزدیکی که دل ببندم
جایی میان فاصله ها ایستاده ای
کورترین نقطه ی جهان من شاید تو باشی...
من در این دنیا ندیدم غیر مادر همدمی
غیر از آن چشمان دلواپس ندیدم گوهری
من در آن موی سفیدش رنج دوران دیده ام
من در آن روی چو ماهش گنج پنهان دیده ام
در فضای خانه پیچید عطر او وقت نماز
خوش به حال من که شاهد باشم آن راز و نیاز