-
شعر کوتاه
پنجشنبه 4 دی 1399 22:48
روزگار غریبیست دریا آبروداری میکند تو گمان میکنی ماهی ها گریه نمیکنند
-
دلنوشته یلدا
یکشنبه 30 آذر 1399 01:18
چه یلدای مبارکیست وقتی پاییز را هم با دوست داشتنت تمام میکنم
-
دلنوشته یلدا
چهارشنبه 26 آذر 1399 00:12
آخرین برگهای پاییز را بتکان یلدا چشم انتظار است تا کمی بیشتر دوستت داشته باشم
-
دلنوشته
جمعه 21 آذر 1399 18:11
دلتنگی شبیه غروب یک جمعه ی پاییزیست نه بیشتر نه کمتر
-
آذر
جمعه 14 آذر 1399 23:46
نظم جهانی را به هم میریزد سوز آذر چشمانت نگاهم که میکنی زمستانم بهار میشود
-
دلنوشته باران
جمعه 7 آذر 1399 00:05
نکند دلتنگی هایت را در گوش باران زمزمه کرده ای که تا باران میبارد به یادت میافتم.
-
شعر نوشته
دوشنبه 3 آذر 1399 00:58
پاییز همیشه کم می آورد گاه روزهایش گاه برگهایش و گاه تو را...
-
چامک
شنبه 17 آبان 1399 13:42
پاییز را ببین! فصلها هم که دلشان گرفت می بارند
-
دلنوشته
دوشنبه 12 آبان 1399 13:39
مهرت به دلم نشست و پاییز شروع شد وای از غم بی مهری تو در دل پاییز
-
جنگ سبز نیست
پنجشنبه 1 آبان 1399 10:02
همه مادر را بغل کرده و واژه ها نصف و نیمه به گریه ختم میشدند. غم از در و دیوار خانه می بارید. این وسط دختر جوانی سینی در دست استکان های خالی چای را جمع می کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود و بغضی در گلویش سنگینی میکرد. جنگ همیشه نامهربان بود ولی با او بی رحم تر از همه، هیچ کس غم اورانمیدید. او مانده بود با یک نامه ی...
-
کودک خسته
دوشنبه 28 مهر 1399 02:38
خاک گرم است اما او نباید بداند به او نگویید که آغوش خاک امن است او نباید بداند
-
دختر پاییز
پنجشنبه 24 مهر 1399 01:05
نامش انار بود زیبا دختر پاییزی خندید و صورتش گل انداخت دختر است دیگر خنده به او می آید
-
چامک
شنبه 19 مهر 1399 12:30
آفتاب حوصله سر آمد باران دلتنگی بند نیامد اینجا پاییز غوغا میکند
-
چامک
سهشنبه 8 مهر 1399 22:19
فصل کوچ رسیده و تو باز در خیالم پر میزنی؟
-
شعر نوشته
یکشنبه 23 شهریور 1399 23:36
چه رابطه ی گرمیست بین من و تو تو یاد من میکنی و من یاد تو
-
تک بیتی
پنجشنبه 20 شهریور 1399 00:25
آفتاب است به هر جا رخ ماهت بنمایی یارم روز و شب را تو ، به هم دوخته ای در نظرم
-
تک بیتی محرم
یکشنبه 16 شهریور 1399 15:44
اشک بی شک در چنین روزی به خود بالیده است اهل عالم در غم خون خدا از جان و دل نالیده اند
-
شعر نوشته
سهشنبه 4 شهریور 1399 00:38
دلم برای عطر گلاب و چای روضه های مادربزرگ تنگ شده جوانی مادرم هم آنجا، جا مانده مثل اینکه گذشته، حالم را بدجور بدهکار است.
-
شعر نوشته
یکشنبه 26 مرداد 1399 23:36
به کجا باید پناه برد؟ وقتی دریا هم موج موهای تو را به رخ من میکشد...
-
دلنوشته
یکشنبه 19 مرداد 1399 22:52
خیلی دلم را شکستند، آنقدر که دیگر دردی ندارد ولی من فقط نگران توام که در دلمی
-
شعر نوشته
یکشنبه 19 مرداد 1399 02:07
اصلا او آمد که دل را ببرد دلبرا، از تو به غیر از این نباشد انتظار
-
شعر نوشته
جمعه 10 مرداد 1399 01:05
نه آنقدر دوری که دل بکنم نه آنقدر نزدیکی که دل ببندم جایی میان فاصله ها ایستاده ای کورترین نقطه ی جهان من شاید تو باشی...
-
مادر
چهارشنبه 8 مرداد 1399 17:10
من در این دنیا ندیدم غیر مادر همدمی غیر از آن چشمان دلواپس ندیدم گوهری من در آن موی سفیدش رنج دوران دیده ام من در آن روی چو ماهش گنج پنهان دیده ام در فضای خانه پیچید عطر او وقت نماز خوش به حال من که شاهد باشم آن راز و نیاز
-
دلنوشته
جمعه 3 مرداد 1399 19:29
ببار باران ببار دیگر طاقت دیدن اشکهایش را ندارم...
-
دلنوشته
جمعه 3 مرداد 1399 00:07
نمیدانم طعم بستنی های کودکیمان شیرین تر بودند یا روزگار هنوز کاممان را تلخ نکرده بود، نمیدانم شب ها کوتاه تر بودند یا قلبمان دلتنگ کسی نبود.
-
دلنوشته
چهارشنبه 25 تیر 1399 17:35
من هم نمیدانم که بعد از تو ،چه بر سرم آمده فقط وقتی کسی حالم را می پرسد احساس میکنم سخت ترین سوال دنیا را جواب میدهم.
-
شعر کوتاه
سهشنبه 24 تیر 1399 01:45
گویند که از دل به دلی راهی است تو کی ز دلم رفته ای؟ ای عشق نهانم
-
دلنوشته
دوشنبه 16 تیر 1399 00:11
دلم یک بغل خاطره ی شیرین میخواهد که مرا در آغوش بگیرند و برایم لالایی بخوانند بی آن که حسرتها بیدارم کنند امان از این حسرت ها ...
-
درد
یکشنبه 8 تیر 1399 01:46
مردم شهرم از این جور زمانه خسته اند روز و شب در سایه ی سنگین درد آشفته اند در خیابانهای شهرم، می کشند آژیر درد مرد و زن، پیر و جوان دلواپس از این حجم درد کادر درمان از همیشه خسته تر، دلسوزتر پیش خلق و خالق اما همچنان محبوب تر ای خدا کاری بکن این درد امانها را برید منجی عالم تویی، هرگز نگردم نا امید
-
دلنوشته
یکشنبه 1 تیر 1399 11:05
گر بیایی خانه ام هر دم به رویت باز هست آخر ندانستم، تو مهمانی مگر؟ پس چرا هر دم در این ویرانه ای