شعر ها و نوشته های مارال ذیحق

کپی از مطالب وبلاگ درصورت ذکر نام نویسنده، نیاز به کسب اجازه ندارد .

شعر ها و نوشته های مارال ذیحق

کپی از مطالب وبلاگ درصورت ذکر نام نویسنده، نیاز به کسب اجازه ندارد .

شعر کوتاه

برایم از خودت بگو 

اینکه بهار به خانه ی تو نیزآمده است؟ 

بگو چگونه دو بهار در یک قاب جا میشوند... 

شعر کوتاه

می بینمت!

هر بار زیباتر از قبل 

انگار زمان هم برای تماشای تو ایستاده است



شعر کوتاه

نه ابرم که ببارم

نه آفتاب که بتابم

بر دوش آسمان سنگینم

بر روی زمین غریب

سرزمین مادری ام

دلگیرتر از تبعید

من بغض انسانم

من زنم 

من مادرم

شعر کوتاه

دست هایم را بگیر 

زمستان سختی در راه است

می دانم تو روی خورشید را هم کم میکنی 

شعر کوتاه

دوستت دارم 

و این پایان تمام دردهایی بود که کشیده ام

 و آغاز تمام دردهایی که بعد از این خواهم کشید.